دلیلش مشکل فرهنگی است ما ایرانیها منافع فردی را به جمعی ارجح می دانیم در مشارکت خیلی ضعیف هستیم . غر زدن و بشین و لنگش کن از خصوصیات بارز ما ایرانیهاست . ما تا زمانی که خودمان تکلیف خودمان را روشن نکنیم ره بجایی نمی بریم باید بدانیم راه رسیدن به منافع فردی و اجتماعی از راه مشارکت و منافع گروهی می گذرد
-
Search
-
Recent Entries
- ای کاش شما هم مثل مردم مصر عرضه داشتید که اگر روحانی اونچیزی نبود که میخواستید بعد یه سال بکشینیش پایین! ت
- با شما هستم، شما که به اعتدال رای دادید و در خیابان بندری رقصیدید!؟
- !………………و این حکایت همچنان ادامه دارد
- ای کسانی که در خیابانها رقصیدید! آیا می دانستید صاحب مجلس سیدعلی بود؟ ت
- ! شما یادتون نمی یاد ما چهار سال پیش رای دادیم بهمون گفتند گوساله، خس و خاشاک
- !.. بر میگردم آبادان
- باز انتخابات شد و سرو کله آصد ممد خاتمی و شرکا پیدا شد
- نیک آهنگ! خیلی نامردی ..خیلی
- !مملکت را دزد برداشته
- ای ملت نادان! آنکه باید برایش بر سر بکوبید ستار بهشتی است نه حسین ابن عرب
-
Links
Blogroll
clint eastwood
قلم بدستان
blondie · Just another WordPress.com weblog
blondie 
بسوزه پدر اسلام ناب نمحمدی که ما رو به اینجا کشونده
خرافات …..
خرافات ؛ آنچنان در فرهنگ ما ؛ در سنت های ما ؛ در باور های ما ؛ و حتی در شکل بخشيدن به هويت ملی ما ؛ نقش داشته است که از ما ايرانی ها ؛ انسان هايی قضا قدری ساخته است :
انسان هايی که معتقديم اگر خدا نخواهد برگی از درخت نخواهد ريخت !
انسان هايی که به دار و درخت دخيل می بنديم و از آنها انتظار معجزه داريم .
انسان هايی که بجای عقل و خرد و انديشه ؛ و بجای خردورزی و انديشه ورزی ؛ اهل تعبد و تقليديم .
انسان هايی که موهومات ؛ بنيان اصلی باور های مان را تشکيل ميدهد .
انسان هايی که بجای آنکه خود سرنوشت خود را بسازيم ؛ به موهوماتی چون قضا و قدر معتقديم و همواره هم چشم براهيم تا مهدی موعودی از راه برسد و درد های بی درمان ما را درمان کند
يا بقول حافظ :
شهر خالی است ز عشاق مگر کز طرفی
دستی از غيب برون آيد و کاری بکند …..
اگر در گدشته های دور ؛ شيادانی چون محمد باقر مجلسی ؛ با نوشتن کتاب هايی چون ” حليه المتقين ” و ” بحار الانوار ” ؛ فرهنگ و دين و باور های ما را به گنداب خرافات و موهومات آلودند ؛ امروز هم ؛ در عصر دانش و تکنولوژی ؛ در ميهن ما ؛ متاسفانه ؛ تلاش های گسترده ای در جريان است ؛ تا با بکار گيری همه ابزار ها و امکانات صوتی و تصويری و نوشتاری ؛ چنين ترهاتی را در ذهنيت انسان ايرانی نهادينه کنند .
چند وقت پيش ؛ صدا و سيمای حکومت شاهنشيخی ايران برنامه ای پخش کرد که در آن ؛ گوينده ؛ ماجرای تولد علی را به اين صورت شرح ميداد .:
……وقتی مولا به دنيا آمد ؛ مادر وی ؛ فاطمه بنت اسد ؛ خواست او را قنداق کند . اما هر چه کرد فرزند اجازه نميداد و بند قنداق را باز ميکرد .
مادر گفت : فرزند دلبندم ! چرا چنين ميکنی ؟؟اين رسم و شيوه ماست که کودک تازه تولد يافته بايد قنداق شود .
و کودک همچنان با پاهايش قنداق را پس ميزد تا آنکه به صدا در آمد و گفت :
مادر ! يادت هست وقتی مرا باردار بودی رفتی لب چشمه آب بياوری ؟؟ ناگهان شيری در برابرت ظاهر شد ؛ ترسيدی به تو حمله کند ؛ اما در همين زمان سواری ناشناس سر رسيد و شير در برابر او زانوزد و نشست !!! و تو بپاس اين کار ؛ گلی از کنار چشمه چيدی ( و به روايت ديگر که در کتابها آمده گردنبند خود را در آوردی ) و به آن سوار دادی ؟؟
گوينده ادامه داد :
کودک پس از بيان اين خاطره گفت : مادر ! آن سوار من بودم !!!و سپس گل ( به روايتی گردنبند ) را به مادر داد و گفت : اين همان است که به آن سوار دادی ….
در مقابل اين بلاهت چه می توان گفت ؟؟ جز اينکه بگوييم : اونجای پدر آدم دروغگو ؟؟!!!
اکثریت مردم منافع کوتاه مدت خود را در نظر می گیرند
من اینجا خیلی به چند قشر اعتراض دارم
1- راننده ها و راننده تاکسی ها. اینها اکثرا آدمای خبیث و بی تربیتی هستن و حتی اگه ناموسشونو جلوشون فلان کنن بخاطر یک مسافر بیشتر حرفی نمی زنن ولی جلوی امام زاده و وقت اذان ضبطشون رو خاموش می کنن و کلا همه چیزشونو به پول فروختن .موقعی که مردم تو خیابانا جون می دادن این آدما داد می زدن ولیعصر رسالت بیا بالا انگار نه انگار
2- کسبه هم اکثرا همینطور هستن و بخاطر یه دوزاری حاضرن شلوارشونو دربیارن
3- کارمندا که به کلی عقیم هستن و هیچ رگ و مگی وجود نداره سیب زمینی
4- اما یه قشر بدبخت که مثل سگ هم ترسو هستن این جونای بیکار و بی آر هستن که همش هم غر می زنن که ما بیکاریم و ما خرج زندگیمونو نمی تونیم دراریم و بدبختیم و هزار فشار تو زندگیمون داریم ولی وقتی نوبت اعتراض شد همشون مثل موش چپیدن تو خونهاشون مخصوصا جنوب شهریها.
5- کسایی که کار داشتن ، تو جامعه اعتبار داشتن ، و دستشون به دهنشون می رسید .به خاطر این اقشار بالا ریختن تو خیابون و مبارزه کردن و لت و پار شدن و اون بالایی ها بهشون خندیدن . من خودم آمار گرفتم تو راهپیمایی ها هر آدمی رو که می دیدی سرش به تنش می ارزید و تو دیکتاتوری یا دموکراسی می تونستن گلیم خودشون رو از آب بکشن ولی واقعا به خاطر عاقیدشون و جامعشون می آمدن راهپیمایی .
6- قشر میانسال هم که اکثرشون مثل موش خزیدند تو سوراخ و حتی بچهاشون رو هم کشوندن کنار، آخه بگو بدبخت بچاره بچت بیکاره و لیسانس داره و داره الاف و تلال خرجشو می دی بجای اینکه بگی برو تو خیابان حقت رو بگیر ، منعش می کنی. می ترسی بچت بمیره ، مرگ بهتر از این زندگیه
کسی موسوی رو تنها نگذاشته . اون جمعیتی میلیونی که سال 88 اومدن تو خیابونا ، در اصل طرفداران موسوی نبودن که حالا بخوایم بگیم موسوی رو تنها گذاشتن. مردم رفرم میخواستن ، موسوی هم تنها آلترناتیو تایید شده توسط شورای نگهبان رژیم بود
من برای آقای موسوی و کروبی بعنوان یک ایرانی احترام قائل هستم، ولی به عنوان راهنما و رهبر، خیر. مذهب نباید در قانون و قانون گزاری هیچ دستی داشته باشد.
بايد قبول کنيم که زندگي ها فقط و فقط شده منافع شخصي، کسي کاري نداره که فلاني داره از چه راهي زندگيش را با چه مشقتي ميگذرونه. توي غرب هم اگه الان نگاه کنيم هيچ حرکتي که باعث سود شخصي و مالي نشود صورت نميگيرد. در ايران تنها افرادي که در خيابانها ميبينيد يه سري افراد آرمانگرا مثل دانشجويان و امثال اينها بودند که اينها هم به محضي که دو تا درس را افتادند همه چي را رها کردند. تا زماني که افق سود شخصي و خانوادگي وجود نداشته باشد نميشود کاري از پيش برد. من دانشجو، مهاجرت به کانادا را براي خانواده ام و خودم دست يافتني تر و بهتر ميدانم تا نشستن به اميد اينکه يکي بياد و افق زندگي برام مشخص کنه.
آفرين و هزار آفرين ، اين انتفاع طلبي شخصي ايرانيان باعث خيلي از مشكلات و معضلات كنوني جامعه ايران است.
براي اينكه 1000 تومان سود كنند نمي دونيد دم در صرافها چه غوغايي بر پا بود گاهي دعا در حد كتك كاري
براينكه 5 متر تو ترافيك برن جلو همديگرو له مي كنن
براي اينكه 2 ريال گيرشون بياد هزارتا دروغ سر هم مي كنن
و ………………………………….
نه كشور واسمون مهمه نه شهر نه هم وطن
خيانت يعني چي ؟ يعني همين
چرا با اين وضعيت اسفناك فرهنگي و اجتماعي توقع داريم حكومتمون آخر دموكراسي باشه
تنها نگذاشته ایم . تو بگو چیکار کنیم .؟ تو بگو من همون کارو می کنم . ÷اشیم بریم در خونش بست بشینیم ؟ اعتصاب عمومی کنیم ؟ راهکار بگو . صورت مسئله رو همه می دونیم
جناب MN!
خدائیش الان چند درصد مردم به مزخرفاتی که آخوندکها می گویند معتقدند. عزیز من بی عملی امروز مردم همان روحیه منفعت طلبی و خود را بر جمع مقدم دانستند است والا الان همه می دانند که چه کاری باید بکنند و کی درست می گوید و که غلط اما کسی حاضر نیست هزینه ای بپردازد. البته در این میان بنده بیشترین نقش را به رهبران مخالف (به جز موسوی و کروبی و بنی صدر و تعداد اندکی دیگر) قائل هستم چراکه رهبران و به اصطلاح نخبگان از همین الان بر سر قدرت فردا دعواهای پنهانی دارند.
احتمالا قشر جوان جامعه ایران پس از چند ماه از گذشت انتخابات، آگاهیش نسبت به دوران طلایی امام امت بیشتر شد و بی‌خیال داستان یا حسین؛ خوشبختانه این نسل هر روز فاصله بیشتری از اسلام می‌‌گیرد
تهدید احمدی نژاد به شكستن سكوت در صورت تداوم دستگیری ها !!!
مموتی جان، دقیقا چی رو می‌خوای در مورد باند خامنه‌ای با مردم در میون بذاری که خودت درش شریک جرم نباشی ؟ تقلب در انتخابات به نفع تو؟ صدور دستور سرکوب مردم معترض به این تقلب با تایید شورای امنیت ملی که رئیسش خودت باشی؟ دزدی‌های میلیاردی بادمجون دورقاب چین‌های خامنه ای همزمان با دزدی‌های میلیاردی بادمجون دور قاب چین‌های خودت؟ قرار داد‌های خفّت بار اقتصادی با چینی‌ها و روس‌ها و حراج منافع و منابع ملی با دلالی خودت و وزیران دزد و متقلبت؟ فقط فراموش نکن که خودت به عنوان رئیس شورای امنیت ملی، رئیس دولت منصوب خامنه‌ای و کسی که از همه “افکارش به خامنه ای نزدیکتره” در تک تک این فجایع شریک جرم هستی و همراه با خامنه‌ای و دیگر شرکأ در آینده‌ای نه چندان دور باید در دادگاه ملت پاسخگوی تمام این خیانت‌ها و جنایت ها باشین..
man vagha an az nazarate Rayhaneh & vahid motaasefam
In khanom ke kole in 70 000 000 ra hama kasifi namardo babakhto… khaen khoond.
az Vahid sooaal mikonam ke Mr Vahid , Chera ma baad az hasre khanagi in 2 nafar hatta natoonestim 1 bar hozoor dashte bashim ya 1 rahpaimaei dashte bashim , hatta moshaverine in 2 nafar ham natoonestand kari bekonand.
shoma oonja to kharej az facbooko interneto… in ha mikhayn mobareze konin, ma inja bayad joon bedim.
چرا ما یک صفحه میلیونی در فیس بوک نداریم
به نظر من این را نمی توان درباره همه مردم گفت. حتی اگر بخش بزرگی از جامعه ما این گونه باشد، بخش قابل توجهی از آن بی آن که موسوی خواسته باشد و حتی پیش از او به خیابان آمد و حضور ملیونی و خودجوش خود را نشان داد. اما موسوی و هر کسی که به عنوان رهبر رسمی یا غیررسمی این گروه شناخته می شد از این فرصت استفاده نکرد و حتی در زمانی که پس از دو سال و با وجود هزینه های بسیار سنگین برای حضور خیابانی (کشته شدن، دستگیری و سپس شکنجه و تجاوز و زندان) هنوز هم شعار بازگشت به راه امام و هواداری از قانون اساسی کنونی را سر می داد. با همه احترامی که برای موسوی بنی صدر و از همه بیشتر مصدق قایلم، به نظر من اشتباه مصدق و بنی صدر هم همین بود که به موقع و آن گونه که لازم بود مردم را برای چنین موقعیت هایی نه در جریان گذاشته بودند و نه آگاه کرده و تدارکی دیده بودند. اینها گرچه مردان درست و بزرگی بودند و هستند، اما نتوانستند حتی آن بخشی از مردم را که حاضر بودند به صورت خودجوش جان و مال و همه چیزشان را فدا کنند به درستی هدایت و رهبری کنند.